حــــــــــرف دل

انتظار مادرشدن

دلم می خواست یه نی نی کوچولو وخوشگل داشتم  که عکس شو میذاشتم توی سایت و ازتک تک روزها وثانیه هایش و یا بزرگ شدنش می نوشتم.....از روزهای که من مادرش باشم و اون فرشته  کوچولوی من باشه...ولی ولی افسوس که انتظارش رو می کشم ....کی میشه این انتظاربه پایان برسد که کوچولوی خودم رو در اغوش خودم بگیرم واحساس مادرانه کنم....برام دعا کنید           ...
2 ارديبهشت 1393

دل نوشته های خودم با کوچولویم

سلام عزیزکم این مطلب ها روبرای تو می نویسم که هرفقط پیشم اومدی توی قلب مامان جونت یادر اغوش مامان جونت برات اینها رو بخونم تا بدونی مامان جونت چقدر انتظار تو رو می کشید...عزیزک قلبم می دونی این مطلبی که دارم می نویسم چه روزیه وچه ماهیه وچه سالی هست...امروزیعنی روز چهارشنبه27 فروردین ماه ساله 1393 می باشد...امروز حالم خیلی گرفته هست چون اخه همسایه بالایمون یه نی نی کوچولوی داره صداش پایین خونه ی ما میاد هروقت صدای کوچولوش میاد دلم یهو می گیره در اون لحظه میگم ای کاش ناز ناز مامان یا عزیزدلم پیشم بود که من انقدر ناراحتی نمی کشیدم...یا هروقت میرم حرم ب چه های کوچولو وخوشگل رو در اغوش مامانشون میبینم دلم می گیره توی چشمهام اشک جمع میشه ...
2 ارديبهشت 1393

روز زن مبااااااااررررکـــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

   سلام مامانای عزیزو  دوستهای خوبم روز زن وروز مادر روبه شما تبریک میگم...ان شاالله به حق حضرت زهرا(س) سال جدید  اونایی که ارزو مادر شدن رو دارن هر چه زودتر این ارزو به واقعیت بپیوند .. الهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــی آمـــــــــــــــــــــــــــــــین ...
28 فروردين 1393

حرف دلم با خدای خودم

خدای من...خدای لحظه هایم...خدای مهربونم...خدایی که میدونم که هیچ یک ازبنده هات رو تنهانمیذاری...ای خدای من .. خودت بهترازهرکسی از حس وحال درونی من و ارزوهایم و رویا خبرداری/که سالهاست باخودم توی دلم نگه داشتمش...                                                       خدای من...توبهترازهرکسی میدونی که توی این چندسال انتظار و درفراق فرزندبودن...چه سختی هایی بهم گذشت...خودت خوب میدونی که توی هر روزش  منتظرتر وتشنه تر و ارزومندتر بودم... این بار دیگه طاقت  تنهای رو ندارم ای خدای من....
28 فروردين 1393