صحبت با نی نی نیومده ام
سلام.نی نی نیومده ام تا کی باید انتظار بکشم که بیای ازبحث که منو حرف زدن خسته شدم.توبیا که باعث ارامش من بشی.خیلی تنهاهستم...توی این خونه که هستم هیچ صدای نمیاد توبیا که این خونه صداهای قشنگ خوشگلت رو بگیره...عزیزکم می دونی تو روزهای تنهای چه میکشم...صبح که میشه میبینم باباجونت رفته کلاس وقتی که می خواد بیاد خونه تا اذان مغرب طول میکشه...منم شنبه ویکشنبه ودوشنبه هستم کلاس...اما ازسه شنبه تنهامیشم کسی پیشم نیست که باهاش صحبت کنم یاحرف بزنم...عزیزکم میشینم توی خونه توی این تنهای یه کم به حال خودم گریه می کنم وبیشتر برای پدرجونت ومادرجونت ودایی جون هات وخاله جون هات گریه می کنم اخه دلم براشون خیلی تنگ میشه چون خیلی فاصله مسافتی بین من وپدرجونت ومادرجونت ودایی جون هات وخاله جون هات هست...عزیزکم تو بیا منو ازتنهای ودلواپسی نجات بده...خوشکلکم مامانی نیستی که ببینی مامانت چی میکشه....ملوسکم تو ازخدابخواه که خیلی زودی بیای توی قلب مامانت.....خیلی منتظرتم عزیزکم